عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
اگه یه روز به تو تهمت بزنن چه کار می کنی؟
چرااسمت رو گذاشتی ملکه شیشه ای؟
دلم هوای گریه کرده
دوست عزیز اگر میخواید از شخص خاصی سوال بپرسید پستش رو نقل قول کنید.الانم باید از نفر قبلیتون یعنی BARAN68 سوال میپرسیدید.
"Be the Change you wish to see in the World"
سوال نبود من جواب بدم !
اما سوال برای بعدی میپرسم
نظرت در مورد قوانین سخت گیرانه ی اسلامی در ازدواج چیست؟ لدفن توضیح بلند و والا بدین
سلام پسری هستم ۱۵ ساله نزدیک به یک سال هست که از خودم نا امید شدم احساسی پوچی دارم یه خلا یا ...
تقریبا یک سال پیش بود که با دختری هم سن خودم دوست شدم(در شبک ی اجتماعی)احساس وابستگی شدید بهش پیدا کردم اما بعد از چند مدا میونمون بهم خورد.من خیلی ضربه ی روحی بدی دیدم.هنوزم که هنوزه عذاب میکشم وقتی بهش فکر میکنم.دقیقا یک ماه بعد از اینکه دوستی مون بهم خورد (اون بهم زد)من رفتم سمت خونشون.(نارمک)از کوچشون و خونشون عکس گرفتم و بعد از طریق یکی از دوستاش براش فرستادم.میخواس بش ثابت کنم که دوسش دارم اما اون بی توجه بود.اون کس دیگه ای رو دوست داشت و جالب اینجاست که اون اقا پسر بهش محل نمیداد.
.
.
.
میخوام فراموش کنم این بچه بازیا و مسخره بازیارو اما نمیتونم.وقتی به فکرش میوفتم دیوونه میشم.مثه روانی ها شدم .اکانت های زیادی داره تو شبکه های اجتماعی .و من هر روز همشونو چک میکنم و از حالش با خبر میشم.اسفند ماه تولدشه میخواستم واسش کادو بگیرم و یه جوری بهش برسونم...خلاصه اون همچنان بی تفاوته.اولا خیلی خوب بود اما نمیدونم یهو چی شد.
من از یه چیز زورم میگیره .از اینکه چرا با وجود این که اون پسره بهش بی محلی میکنه باز این میره سمتش؟اخه چیه من از اون کمتره؟اعتماد به نفسم اومده زیر صفر.نمیتونم با دیگران ارتباط برقرار کنم.واقعا نمیدونم چیکار کنم.به نظر شما من چیکار کنم اصلا نمیتونم فراموشش کنم.دوسش دارم اما اون بی اعتناس بی تفاوته.
خواهشا کمکم کنید.
Email:ariakarimi93@gmail.com
Viber_whats App:09212069452
مرسی لطف داری
نمیدونم این سوال من حساب میشه یانه ولی دوس دارم جواب بدم امیدوارم بازکسی بم گیرندهسوال نبود من جواب بدم !
اما سوال برای بعدی میپرسم
نظرت در مورد قوانین سخت گیرانه ی اسلامی در ازدواج چیست؟ لدفن توضیح بلند و والا بدین
نمیدونم دقیقا منظورت کدوم قانوناست ولی به نظرمن درمورددختراطبق معمول محدودشون کرده که البته منم میدونم اسلام دین کاملیه ونبایدنقدش کردقصدمم این نیست ولی سخت گیریایی که درموردبعضی چیزامثل دختراداره بعضی وقتاازاردهنده میشه اونم به این خاطرنیست که این قانونااشتباست به خاطراینه که یه جاهایی دیگه بعضی ادمایه سری قانون دیگه روانجام نمیدن که یه جورایی زنجیرواربه این داستانای ازدواج وایناوصله بعدروی اینم تاثیرمیزاره مثلااینکه برای ازدواج دختراجازه ی پدرلازمه این قانون خوبیه ولی وقتی یه پدرقانونای اسلامودرموردوظیفه ی پدریش انجام نده یارفتارش طبق اصول یه پدرمسلمون وکامل نباشه اون قانون اجازه واینام مفهومشوازدست میده
یامثلاچیزایی که درموردوظایف زن مقابل شوهرشه وقتی شوهرش وظایف روحی واخلاقی وچیزای دیگه روانجام نده کارای زنم یه طرفه وبی دلیل به نظرمیاد
کلابه قانونای اسلام نمیشه خورده گرفت (البته به شرط اینکه این قانوناهمونی باشه که توی قران اومده نه اینکه تفسیرای یه عده ادم متعصب وافراطی)فقط بایدبدونیم که این قانونامثل زنجیربه هم وصلن واسلام کامل انجام همه ی قانوناروخواسته نه فقط بعضیاشو....
حالاسوال من
خداروواسم توصیف کن توی یه جمله
واین که به نظرت کجاست؟گاهی شده حس کنی تنهات گذاشته؟؟؟
ویرایش توسط ملکه شیشه ای : 02-17-2015 در ساعت 09:17 PM
سلام پسری هستم ۱۵ ساله نزدیک به یک سال هست که از خودم نا امید شدم احساسی پوچی دارم یه خلا یا ...
تقریبا یک سال پیش بود که با دختری هم سن خودم دوست شدم(در شبک ی اجتماعی)احساس وابستگی شدید بهش پیدا کردم اما بعد از چند مدا میونمون بهم خورد.من خیلی ضربه ی روحی بدی دیدم.هنوزم که هنوزه عذاب میکشم وقتی بهش فکر میکنم.دقیقا یک ماه بعد از اینکه دوستی مون بهم خورد (اون بهم زد)من رفتم سمت خونشون.(نارمک)از کوچشون و خونشون عکس گرفتم و بعد از طریق یکی از دوستاش براش فرستادم.میخواس بش ثابت کنم که دوسش دارم اما اون بی توجه بود.اون کس دیگه ای رو دوست داشت و جالب اینجاست که اون اقا پسر بهش محل نمیداد.
.
.
.
میخوام فراموش کنم این بچه بازیا و مسخره بازیارو اما نمیتونم.وقتی به فکرش میوفتم دیوونه میشم.مثه روانی ها شدم .اکانت های زیادی داره تو شبکه های اجتماعی .و من هر روز همشونو چک میکنم و از حالش با خبر میشم.اسفند ماه تولدشه میخواستم واسش کادو بگیرم و یه جوری بهش برسونم...خلاصه اون همچنان بی تفاوته.اولا خیلی خوب بود اما نمیدونم یهو چی شد.
من از یه چیز زورم میگیره .از اینکه چرا با وجود این که اون پسره بهش بی محلی میکنه باز این میره سمتش؟اخه چیه من از اون کمتره؟اعتماد به نفسم اومده زیر صفر.نمیتونم با دیگران ارتباط برقرار کنم.واقعا نمیدونم چیکار کنم.به نظر شما من چیکار کنم اصلا نمیتونم فراموشش کنم.دوسش دارم اما اون بی اعتناس بی تفاوته.
خواهشا کمکم کنید.
Email:ariakarimi93@gmail.com
Viber_whats App:09212069452.
یکی جواب منو بده
بازم سوال من بی جواب موند چون فکرکردم شایدندیده باشین دوباره گذاشتمش
جواب بدین اگه خواستین
خداروواسم توصیف کن توی یه جمله
واین که به نظرت کجاست؟گاهی شده حس کنی تنهات گذاشته؟؟؟
خدا توصیف کردنی نیست ولی تو یه جمله میشه گفت خدا رو تو درونت باید جستجو کنی وقتی ب پیچیدگی های خودتت پی بردی ب وجود خدا هم پی میبری چون همجا هست شده مواقعی شده که حس کردم تنها گذاشته واصلا منو نمبینه ولی تو همون تاریکی ها و بن بست که که خیلی نا امید بودم تهش دستمو گرفته طوری که خودمم فکرشو نمیکردم
چطوری میشه سوتی نداد؟و اینکه راضی کردن فرد مهم که خودتت ضایع نشی چطور ممکنه ؟
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
ویرایش توسط fateme.68 : 02-20-2015 در ساعت 08:58 PM
خدا یعنی عشق
وقتی عشق خدارو تو دلت داشته باشی ارامش خاصی میگیری
عاقبت بخیر میشی
عشق خدا رو داشته باشی تو قلبت زندگی اروم و خوبی در پیش داری
خدا یه منبع انرژی مثبت که میتونیم همه جا ازش استفاده کنیم
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
اینکه ادم خیلی شاد و شنگول باشه بعد یه مدت چندساته یهویی خیلی غمگین بشه حتی گریه کنه نشونه ی چیه؟!!؟
عشق و توصیف کن
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
واقعا نشونه ی افسردگیه؟!؟!
شادترین لحظه ی زندگیم چیزی که الان ب ذهنم میرسه اینه یه ربات رو پرواز داده بردیم همه داشته لذت میبردن شگفت زده شده بودن این وسط یهویی یکی از این ریسا که حتی جواب سلام هم بزور میده شروع کرد ب دست زدن و کف زدن
غمگین ترین لحظه ی زندگیم هم فک کنم ٢٢بهمن سال نود باشه.
یه احساس مبهم.
یه دوست داشتن محض.
یه استقلال کامل تو جاده ی دلواپسی.
یه دلتنگی دیوانه کننده.
یه وصل شیرین.
یه احساس قشنگ.یه ارامش محض.
عشق یعنی تا دیروز که فقط خودت نامبر وان زندگیت بودی...
الان یکی پیدا شده که شده همه ی زندگیت!
سلام
من ادم این طوری دیدم
شایدبه خاطراین باشه که ازیه سری حقیقتافرارمیکرده بعدش که مجبورمیشه باهاشون روبه روبشه افسرده میشه چون قبل ازین کلی هزینه وانرزی گذاشته تازندگیشو یه جوری که نیست باورکنه واین یه جورشکست خوردنه...
شایدم به خاطراین باشه که تمام اون مدتی که شادبوده شادبودنش واقعی نبوده یعنی فیلم بازی میکرده مثلابرای این که غماشوازبقیه پنهان کنه وخودشوخوشحال جلوه بده
دروغ گفتنم برای یه مدت طولانی روح ادمو خسته میکنه....
اگه اون ادم خودتون باشین ودلیلشوندونیداین جوروقتامعمولابه تغییرای هورمونی توی بدن که باعث افسردگی بشه شک میکنن یایه تغییرموقعیت توزندگی یااینکه تویه سن خاص بودن
مثلامیگن ادماتو40سالگی افسرده میشن مثلاالبته...
اگرم کس دیگه ای باشه هیچ کس بهترازخودش نمیتونه به این سوال جواب بده
بهتره بامشاوراصحبت کنید افسرده شدن میتونه خیلی به زندگیتون ضرربزنه ازطرفیم شایدکسی یه راهکاربهتون بده تابتونیدزودتر روحیتونوعوض کنید..
به نظرمنم خودتون زندگیتونومرورکنید رویاهاتون، ارزوهاتون، هدفایی که داشتین،اتفاقایی که براتون افتاده وناراحتتون کرده ،چیزایی که میخاستین ولی ندارینشون ،خلاصه اینکه ببینیدزندگی الانتون چیزی کم داره که ازاردهنده باشه؟اگه همه چیزخوب باشه اونوقت بایدشرایط جسمیتونوبسنجین شاید یه اختلال مثل همون موضوع هورمون واینا باعث این حالتتون بشه اگرم این چیزانباشه شایدخسته باشین فقط شایدیه مسافرت کافی باشه برای اینکه خوب شین
باشه مرسی همین کارو انجام میدم.
بچه ها خواب انقد خوبه اونم این موقع شب
ههههه ول کنین بابا ببرید بخوابید
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
نوبت سوال منه
دوست داری جای کدوم یکی ازین ادماباشی؟
1-یه ادم خودساخته که زندگیشواززیرصفرشروع کرده والان موقعیتش خوبه ولی برای داشته هاش بهازیادداده (مثلایه خانوم که بارزندگیش رودوش خودش بوده وبه خاطرکارسخت وزیادزیبایی وجوونیشوازدست داده واینا)
2-یاجای ادمی که همیشه زیرچترحمایت بقیه بوده وظاهراهمه چیزش عالیه ولی روح کوچیکی داره چون به خاطرحفظ اون حمایتابارهامجبورشده اونی باشه که خودش نیست؟؟؟؟
دوست داری دنبال ارزوهاورویاهات بری حتی اگرریسکش بالاباشه؟یااینکه حاضری بابرنامه ی بقیه زندگی کنی و ازخودت بگذری؟
ویرایش توسط پریماه. : 02-21-2015 در ساعت 01:53 PM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
"Be the Change you wish to see in the World"
همون دخالت نکنن اگه دخالت میکنن منطقی به قضیه نگاه کنن درک کنن من چی میگم
از خدا تو زندگیت چی میخوای
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
تمام خواستنم اینه:
تو این یه بار بودنم در کنار کسی که میخوام و میتونیم با هم موفق بشیم..
باشم و با هم یه قطعه از پازل ظهور امام زمان رو بسازیم.
کنکور ارشدم و اتفاقی که توی این دو سه روز میتونه بیفته..یعنی یه معامله که هم حقمونه و هم جاده رو برامون صاف میکنه..
خیلی تو این خواسته ام تاثیر گذاره.
خواستم اینه این دو سه روز اون اتفاق بیفته.برام دعا کنید که چندوقت دیگه ایشالا خییییلی خوش خبر بیام.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)